«... روز یازدهم شهریور سال۱۳۸۱ روابط عمومی و امور فرهنگی بنیاد مستضعفان در پاسخ به شایعات منتشره در مجلس شورای اسلامی راجع به سرقت اتومبیل مظفرالدین‌شاه قاجار، اعلام کرد این اتومبیل به سرقت نرفته بلکه به محل جدیدی منتقل شده است...».

سرنوشت نامعلوم ماشین آتشی
حوالی امروز/ این متن را شما هم می‌توانید با یک جست‌وجوی ساده در سایت‌های مربوط به تاریخ معاصر پیدا کنید. منتها اگر رد و نشانی از اتومبیل مظفرالدین‌شاه و اینکه محل جدید گفته شده کجا بوده، پیدا کردید ما را هم خبردار کنید! چون جست وجویمان در این باره و بلکه درباره سرنوشت خودرو مذکور به جایی  نرسید! 

یکی بخر، دو تا ببر
خودرو یا خودروهای مظفرالدین‌شاه چه اثری از آن‌ها مانده یا نمانده باشد، در تاریخ خودرویی ما اهمیت زیادی دارند. آنچه تا همین چند وقت پیش همه جا گفته و شنیده می‌شد (و البته هنوز هم در خیلی از سایت‌ها آمده است) این بود که مظفرالدین‌شاه قاجار در سفرش به فرنگستان سفارش خرید دو دستگاه رنو را به فرانسوی‌ها می‌دهد. داستانش را هم یک بار شکسته‌بسته در همین صفحه گفتیم. فرانسوی‌ها با روش یکی بخر، دوتا ببر حساب می‌کنند. خودرو اول را هدیه می‌دهند، دومی را لابد چهارلا، پنج‌لا حساب می‌کنند و قرار می‌شود در خریدهای بعدی هم تخفیف بدهند. 
در کتاب بدایع الوقایع در ایران از قول مهماندار فرانسوی شاه ایران آمده است: «در ماه آگوست۱۹۰۰ در مراجعت اعلی‌حضرت از جنگل بولونی، دو دستگاه اتومبیل که برای بردن به تهران سفارش داده بودند جلو عمارت برای معاینه اعلی‌حضرت حاضر بودند. در هرکدام آن‌ها دو نفر از پیشخدمت‌های مخصوص حاضر بودند. 
به امر مبارک، مکانیسین‌ها اتومبیل را به راه انداخته، بعضی حرکات را امتحاناً در حضور اعلی‌حضرت به‌جا آوردند و پس از انجام امتحان، سوارها و ملتزمین رکاب جابه‌جا شده اتومبیل‌ها آهسته پهلوی کالسکه همایونی آمدند تا سلطان از نزدیک نیز درست آن‌ها را معاینه کند...». 

دوتا بخر، یکی ببر
نخستین خودروهای خریداری شده توسط مظفرالدین شاه به وسیله قطار و کشتی و درنهایت از راه دریای خزر به ایران رسید. شوفرهای فرانسوی هم البته همراهشان بودند تا اُتُل‌ها را به تهران برسانند. 
یکی از ‌خودروها در راه انزلی به تهران از کار می‌افتد و هیچ‌وقت به مقصد نمی‌رسد. به مرور هم زیر برف و باران و آفتاب به آهن قراضه‌ تبدیل می‌شود. سال‌ها بعد جهانگردان اروپایی که به تهران سفر می‌کردند در خاطراتشان به این خودرو قراضه اشاره می‌کردند. می‌گویند شاه اصرار داشت با یکی از خودروها به تهران بیاید اما همراهانش با یادآوری سختی‌های مسیر نظرش را زدند. 
شاه با کالسکه اسبی خودش را به تهران رساند اما کالسکه بخار را راننده بلژیکی قرار شد به تهران بیاورد. گویا این خودرو هم در راه تصادف کرده و ناچار آن را به کمک گاری به تهران می‌رسانند و تعمیر می کنند. به‌دلیل اینکه کوچه و خیابان‌های تهران آن روز برای حرکت خودرو مناسب نبود این خودرو بیشتر روزها در میدان مشق به حرکت درآمده و موجب حیرت و شادی مردم می‌شد.

کروک زردقناری
 اما «برزو سپاسی» که مدت زیادی در زمینه تاریخچه خودرو تحقیق کرده معتقد است خودروهای خریداری شده از فرانسوی‌ها اصلاً «رنو» نبوده چون در آن سال‌ها هنوز کارخانه رنو افتتاح نشده بود. در سفرنامه مظفرالدین شاه هم به قرار ملاقات شاه با آقای «سرپله» اشاره شده است. 
این آقا مؤسس کمپانی «گاردنر سرپله» بود که خودروهایی به همین نام را هم تولید می‌کرد. خودروهای خریداری شده شاه هم از همین نوع بود. جالب اینکه مظفرالدین شاه در سفر بعدی‌اش به فرانسه از آقای «سرپله» می خواهد خودروهای تولید جدید این شرکت را به وی نشان بدهد. تصویری هم که به عنوان نخستین خودرو خریداری شده از فرانسه اینجا و آنجا دیده می‌شود در واقع مربوط به سومین خودرویی است که به دستور شاه قاجار و در سفر دومش به فرانسه خریداری شده و رنگ آن زرد و مدل کروک آن زمان هم به حساب می‌آید.
خلاصه اینکه خودروسازی «سرپله» در ایران و فرانسه خیلی خوش‌شانس نیست چون با پیشرفت صنایع خودروسازی، این کارخانه تعطیل می‌شود. نخستین خودروهای صادراتی‌اش به ایران هم که در راه تهران از کار می‌افتد و خودرو دوم یا سوم هم گویی در ماجرای ترور نافرجام فرزند مظفرالدین شاه (محمدعلی شاه) به وسیله بمب دستی آسیب جدی می‌بیند. این وسط می‌ماند یک خودرو دیگر که شاید همان خودرویی که اول مطلب گفتیم باشد. آن هم البته چندان معلوم نیست که محل جدیدش کجاست! 
منبع: قدس آنلاین

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.